ظن بد بردن به مردم، بد به خود کردن بود
«یکی از بزرگان دین گفت: وقتی در گورستان بقیع نشسته بودم که جوانی آمد و به تندی از پیش من گذشت. با خود گفتم: ببینید این مرد از چه قرار به راه میرود؟ امثال چنین کسان وبال مردمانند. چون آن شب خوابیدم، در واقعه دیدم که
زمینه پیدایش
«یکی از بزرگان دین گفت: وقتی در گورستان بقیع نشسته بودم که جوانی آمد و به تندی از پیش من گذشت. با خود گفتم: ببینید این مرد از چه قرار به راه میرود؟ امثال چنین کسان وبال مردمانند. چون آن شب خوابیدم، در واقعه دیدم که آن جوان مرده و او را در تابوت گذاشته، پیش من آوردند و کاردی نیز به من دادند که گوشت این مرده را قطعه قطعه کرده، بخور. من گفتم: مدت مدیدی میشود که گوشت حیوانی نخوردهام، اَلْحال مردار چون خورم؟ گفتند: چرا ظن بد به او بردی و غیبت او کردی؟ برو حلالیت از او بطلب تا حق تعالی تو را ببخشد. چون از خواب بیدار شدم، سراسیمه به همان گورستان رفتم. او را ندیدم تا اینکه یک سال بعد او را در آن مکان دیدم. بر او سلام کردم. او تبسم کرد و پیش از آنکه من شروع به سخن کنم، گفت: ای فلان، اَلْحال چون توبه کردی، برو به حال خود باش و دیگر گمان بد به کسی مبر و لقب زشت بر مسلمانان مگذار که ظن بد بردن به مردم، بد به خود کردن بود. دست او را بوسیدم و او را وداع کردم».(1)پیامها
نباید درباره افراد پیش داوری و قضاوت نابهجا کرد.کاربرد: در نکوهش کسانی که با سوءظن به دیگران، آخرت خود را تباه میکنند، به کار میرود.
ضرب المثل های هم مضمون
اعمال مؤمن را باید حمل به صحت کرد.
بدبین، همه جا در خور نفرین باشد.
پای مرغت را ببند، همسایه را دزد مکن.
تا ندیدهای، پاک است.
راه را تا نروی، مرد را تا نیازمایی.
ظن بد بردن به مردم، محو سازد خیر تو.(2)
اشعار هم مضمون
بگذر از ظن خطا ای بدگمان * اِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ اِثْمٌ را بخوان (مولوی)ظن نیکو بر، بر اخوان صفا * گرچه آید ظاهر از ایشان جفا آن خیال و وهم بد چون شد پدید * صد هزاران یار را از هم برید (مولوی)
هر که را جامه پارسا بینی * پارسا دان و نیک مرد انگار ور ندانی که در نهادش چیست * محتسب را درون خانه چه کار(3) (سعدی)
ریشه های قرآنی حدیثی
قرآن کریم: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا کَثِیرًا مِّنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ؛ ای کسانی که ایمان آوردهاید! از بسیاری از گمانها دوری کنید؛ زیرا برخی گمانها گناه است». (حجرات: 12)رسول خدا(صلی الله علیه وآله): «مَنْ اَساءَ بِاَخْیهِ الظَّنَّ فَقَدْ اَساءَ بِرَبِّهِ، اِنَّ اللهَ تَعالی یَقُولُ: اِجْتَنِبُوا کَثیراً مِنَ الظَّنِّ؛ هر که به برادر خود گمان بد برد، به پروردگارش گمان بد برده است؛ زیرا خدای تعالی میفرماید: از بسیاری گمانها بپرهیزید».(4)
امام علی(علیه السلام): «ضَعْ اَمْرَ اَخیکَ عَلی اَحْسَنِهِ حَتّی یَأْتِیَکَ مِنْهُ ما یَغْلِبُکَ؛ رفتار برادرت را به بهترین وجه آن حمل کن، مگر زمانی که کاری از او سر زند که راه توجیه را بر تو ببندد».(5)
لغات
اخوان: برادرانجفا: ستم
محتسب: کسی که دیگران را از امور ممنوع در شرع نهی میکند
نهاد: درون
پینوشتها:
1. حسن ذوالفقاری، داستانهای امثال، تهران، مازیار، 1385، چ 2، ص 644.
2. غلامرضا حیدری ابهری، حکمتنامه پارسیان، قم، نشر جمال، 1385، چ 1، صص 454 و 455.
3. همان، ص 455.
4. متقی هندی، کنز العمال، ترجمه: صفوة السقا، بیروت، مؤسسه الرساله، 1389هـ.ق، چ 1، ح 7587.
5. شیخ صدوق، امالی صدوق، بیروت، مؤسسه الاعلمی، 1400 هـ.ق، چ 5، ص 250.
/ج
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}